سفارش تبلیغ
صبا ویژن


مکتب عاشورا،درس هاوعبرت هاومسئولیت های ما..

گویا آدم‌های دیروز خیلی برای خودشان و کارهایی که انجام می‌دادند ارزش قائل بودند. همین اندازه کافی است که

در تایید این فرضیه بگوییم که راه ماندگاری نام و نشان آنها در تاریخ همین بوده است وگرنه این همه آدم در طور

دوران زندگی‌کرده‌اند. برخی به سبب شقاوت و ظلمشان در برگ‌های تاریخ جایی پیدا کرده‌اند و برخی به سبب

درستی و راستی و نیکی. برخی هم در این میان هستند که افراد خاصی شده‌اند.
تعطیلی تاسوعا و عاشورای حسینی این بار فرصتی شد تا به این موضوع بیندیشم. سالها بود که به واسطه مطالعه کتاب

«حماسه حسینی» شهید مطهری دوست نداشتم به شیوه کنونی از آن حماسه یادکنم. سوگواری در آن زمان ابزاری بسیار

کارآمد بود تا در برابر ظالمان قیام کنند و خاطره آن ظلم تاریخی را را همواره نسل به نسل انتقال دهند اما این همه ماجرا نیست!
یادم هست که در آن کتاب به این نکته اشاره شده بود که چه

اشکالی دارد که در محرم نیز سوگواران به یاد

آن امام که برای احیای دین قدم به نینوا گذاشت قرآن بخوانند و در مفاهیم آن تامل کنند؟
به هر حال مدتهاست که عاداتی که در تاسوعا و عاشورا به آن عمل می‌شود را من عمل نمی‌کنم. با

خود می‌گویم اگر قرار است نذر و نیای کنیم و در پی گره‌گشایی عده‌ای سیر را سیرتر کنیم که فایده ندارد!

آیا واقعا بهتر نیست که هزینه این همه غذاهای رنگ و وارنگ را به جای

خیریه‌ای بدهیم که به نیازمندان کمک می‌کنند پرداخت کنیم.مثلا همین نهادهایی که در زمینه ترک اعتیاد کار می‌کنند. در حال حاضر

اعتیادهای جدید چنان در جامعه ما رسوخ پیدا کرده که به سادگی نمی‌توان از پس آن برآییم. یا هزینه این نذری‌هایمان

را بدهیم تا فلان شهر و روستایی که از نعمت  آب و برق برخوردار نیست برخوردار شوند و هزار اما و اگر دیگر....
اما نکته‌ای دیگر هم ذهنم را مشغول کرد؛ آن زمان که سپاه و لشگری در کار نبود. کسی برای جنگ مواجب نمی‌گرفت.

همه بر پایه اعتقاداتشان لباس رزم می‌پوشیدند و شمشیر می‌زدند. چرا ما راه و رسم آنان را نمی‌دانیم؟ چرا به جای این همه سیاه‌پوشی

و نوحه‌خوانی و مداحی‌هایی که معلوم نیست راه به کجا می‌برند از سخنان درست و راست آن امام و یارانش چیزی روایت نمی‌شود

و در باب آن تمرین داده نمی‌شود. مثلا همان جمله معروف امام حسین(ع) که فرموده‌اند:«اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید». یا اینکه

چه شد که حربن یزید نخستین شهید کربلا شد؟ یا آن شب که امام دستور داد تا مشعل‌ها را خاموش کنند تا هرکس آمادگی ندارد

از سیاهی شب بهره ببرد و شرمنده نباشد از روی حضرت و خیلی چیزهای دیگر.
این روزها دیگر شمشیر و سپر و اسب و رزم‌آوری خاص نیروهای نظامی است و من و شما کمتر با ابزار رزم در ارتباط هستیم. اما

هزار کار می‌کنیم که اگر تنها یکی از درسهای این قیام را در آن رعایت کنیم وضع بهتری در جامعه‌امان رقم زده می‌شود. از هفته قبل

و پشت سرگذاشتن عاشورای امسال خیلی به این نکته فکر می‌کنم که آدم‌هایی که در عاشورا حاضر بودند چه کسانی بودند؟ چگونه تربیت شدند؟ و حالا چرا از همان‌ها نداریم؟

 



نوشته شده در یکشنبه 90/9/20ساعت 8:46 عصر توسط sepideh pahlavani نظرات ( )


قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت